آیا برادرم می تواند سند و معامله من با پدرم را باطل کند ؟

_{^{امکان باطل کردن سند و معامله با پدر توسط برادر}}

• اشخاص در طول حیات خودشان حق دارند هر گونه دخل و تصرفی را در اموال خود انجام دهند و اموال خود را به دیگران بفروشند، اجاره دهند، صلح کنند هبه کنند و این حق تا پایان حیات آنها ادامه دارد و پس از آن اموال آنها طبق قواعد حاکم بر ارث و وصیت و تصفیه دیون به اشخاص ذی حق انتقال می یابد و اسباب تملک در ماده ۱۴۰ قانون مدنی که ماده ای حائز اهمیت است بیان شده است.
• عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین حق فسخ قرارداد و برهم زدن آن را ندارد جز در مواردی که قانون اجازه داده باشد. 
• اصل در عقود هم لازم بودن آنها است که به اصاله اللزوم تعبیر شده است ؛ در لازم بودن عقد بیع تیز تردیدی نیست همه می دانیم که خریدار و فروشنده باید بر سر پیمان خود باشند و نمی توانند هرگاه بخواهند بدون رضای طرف دیگر آن را بر هم بزنند؛ 
• در مواردی که خریدار و فروشنده قصد معامله ای را دارند که هنوز مقدمات آن فراهم نشده است قراردادی می بندند؛ و تعهد می کنند که معامله را با شرایط معین و در مهلت خاص انجام دهند سندی در این باب تنظیم می شود که وعده بیع یا قولنامه نامیده می شود.
• بدین ترتیب هدف از تنظیم قولنامه این است که برای دو طرف دینی به وجود اید که موضوع آن انشا عقد بیع است به همین جهت اگر یکی از دو طرف از اجرای مورد تعهد سرباز زند دیگری می تواند او را الزام به بیع از طریق دادگاه کند.
• البته باید توجه داشت که ماهیت قولنامه ایجاد تعهد است و از عقود عهدی است نه تملیکی و به مجرد عقد انتقال ملکی صورت نخواهد گرفت و این وجه تمایز بیع نامه با قولنامه است .
• در قولنامه فروشنده متعهد می شود که به عهد خود یعنی انتقال مبیع وفا کند و خریدار نیز متعهد می شود ثمن معامله را طبق مفاد قرارداد به قبض فروشنده در بیاورد چرا که قولنامه نیز ایجاد تعهد می کند و در دادگاه معتبر است و طرفین مکلف به اجرای مفاد آن هستند. زیرا تعهدی طبق ماده ۱۰ قانون مدنی لازم الاتباع است. 

_{^{پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص ابطال سند معامله با پدر توسط برادر}}

♦  پدر شما در زمان حیات خود و احتمالا در سلامت کامل عقل و اراده از این حق خود استفاده کرده است و قرارداد بیعی با فرزند خود منعقد کرده است و طی قولنامه ای که ابعاد حقوقی آن در فوق ذکر شد و بعد از آن طی سند رسمی بیع نامه در دفتر اسناد رسمی تنظیم کرده است. حال اگر کسی مدعی انکار صحت چنین عقدی است باید به استناد قانون آن را اثبات کند؛ مثلا اثبات کند که پدر سلامت عقل نداشته است که قرارداد از اساس باطل می شود چراکه شرایط اساسی صحت معامله را ندارد یا اینکه  فریب و تدلیسی در قرارداد انجام شده است که حق فسخ معامله را به شخص مغرور و فریب خورده می دهد حتی اگه خود شخص نیز فوت کرده باشد این حق قابل انتقال است چون حق مالی است و وراث می توانند از این حق استفاده کنند و معامله را فسخ کنند. 
♦  اما تمامی این مواردی که بیان شد خلاف اصل صحت معاملات است (اصاله الصحه) و هر کسی مدعی این موارد باشد باید آن را اثبات کند و تقدیم دادخواست ابطال معامله رسمی نیازمند دلیل محکم است. 

_{^{مستندات قانونی - ابطال سند}}

ماده ۱۴۰ قانون مدنی
تملک حاصل میشود:
۱) به احیاء اراضی موات و حیازت اشیاء مباحه
۲) به وسیله عقود و تعهدات
۳) ‌به وسیله اخذ به شفعه
۴) به ارث

ماده ۱۸۵ قانون مدنی
عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در موارد معینه.

ماده ۱۰ قانون مدنی
قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده‌اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما