لایحه دفاعیه جعل اسناد دولتی

_{^{لایحه دفاعیه - جعل اسناد دولتی}}

«بسمه تعالی»

ریاست محترم شعبه 1060 دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی کارکنان دولت تهران

باسلام

احتراماً اینجانب محمدرضا .... درخصوص پرونده به شماره بایگانی ... مراتب دفاع خویش را از اتهامات انتسابی به شرح ذیل به استحضار عالی می رساند ؛

1- عناوین اتهامی که به اینجانب نسبت داده اند عبارتست از جعل دست خط رئیس جمهور و امضای ایشان، جعل امضای رئیس دفتر نهاد ریاست جمهوری ، جعل امضاء رئیس دفتر مقام معظم رهبری و استفاده از آنها و نیز اعمال نفوذ برخلاف حق جعل عنوان (سردار سپاه) و مبنای این اتهامات اظهارات افراد و اشخاص دستگیر شده و شهود و تحقیقات قرارگاه ساحفا و استعلامات به عمل آمده از نهاد ریاست جمهوری و بیت رهبری است.این در حالی است که سایر متهمان برای رهایی خویش از این مخمصه تقصیر و مسئولیت ها را بر عهده بنده قرارداده اند و اتفاقاً در این راه موفق نیز بوده اند چرا که ایشان، جملگی تبرئه شدند و بنده همچنان جوابگوی اتهامات وارده و گناه ناکرده خویش هستم و شهادت شهود نیز نمی تواند مثبت اتهامات وارده گردد چراکه ایشان هیچ یک نه دیده اند که من این جرائم را انجام داده باشم و علم و قطع و یقینی برای آن دارند و تنها دلیل شهادتشان یا برداشت شخصی آنهاست و یا شنیده های ایشان از برداشت های دیگران از اعمال بی قصد و غرض اینجانب که همگی با حسن نیت و در راستای کمک به این مرز بوم و آرمان های رهبرکبیر انقلاب اسلامی بوده است و سایر اشخاصی  که بنده را در این جریان انداخته اند به دلیل عدم احراز علم و عمد و حاکمیت اصاله البرائه با قرار منع تعقیب رهایی جسته اند. چطور ممکن است اصاله البرائه درخصوص ایشان صادق باشد ولیکن در مورد بنده، خیر؟ و چطور ممکن است ایشان که عالماً  و عامداً بنده را در این مخمصه انداخته اند فاقد علم و عمد باشند ولی اینجانب که از همه جا بی خبر بوده ام مقصر شناخته شوم؟

2- نکته قابل ذکر دیگر آنکه در هیچ جای پرونده کارشناس و متخصصین خط و تشخیص جعل در این خصوص اظهارنظر ننموده است و تنها آمده اند یکسری خطوط را کنار هم قرار داده اند و گفتند این منتسب به رئیس جمهور و رئیس دفتر نهاد ریاست جمهوری و دفتر مقام معظم رهبری هست و اینها نیست و حال که منتسب به ایشان نیست چرا منتسب به اینجانب باشد ! و همچنین طبق رأی شعبه دوم دیوان عالی کشور به شماره ... مورخ 11/04/1318 و نظریه مشورتی 7681/7 مورخ 15/10/73 مشابهت میان امضای اصلی با امضای جعلی شرط تحقق بزه است، حال آنکه در مدارک موجود در پرونده هیچ یک از امضاها و دست خط ها نه تنها شباهتی به امضاء و دست خط این بزرگواران نداشته بلکه کاملاً متفاوت است فلذا از این بابت نیز هیچ نقطه قوتی جهت انتساب این جرم به اینجانب موجود نیست.

3- عنوان اتهامی دیگر جعل عنوان توسط اینجانب به عنوان سردار سپاه است، عنوانی که هیچ گاه توسط اینجانب مورد استفاده قرار نگرفته است اگرچه که خدمت برای سپاه پاسداران و خدمت به انقلاب و این مرز و بوم برایم امری مقدس و حضور در جبهه های جنگ و به ارمغان آوردن جانبازی از آن برایم افتخار آفرین و مایه سرفرازی است ولیکن حقیر هیچ گاه خود را نه تنها در مقامی بالاتر از آنچه هستم ندیده است بلکه به طریق اولی هیچ گاه نیز خود را با این عنوان جایی معرفی ننموده ام و جای بسی تأمل است که چون دیگران فکر می کردند بنده سردارسپاه هستم مرا به خاطر طرز فکر غلط و به دور از واقعیت ایشان مکافات می کنند.بنده با افتخار سرهنگ دوم بازنشسته سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران بوده ام و با این درجه نیز بازنشسته گردیده ام و همه جا نیز درجه نظامی خود را به حقیقت بیان داشته ام فلذا این اتهام نیز وارد نیست و این امر شاید به دلیل گزارش ارتش آمریکا (پنتاگون) درخصوص بنده بوده است.

4- اتهام دیگر تحصیل مال نامشروع است اتهامی بس دور از عقل ! اینجانب موسس موسسه قرآنی .... هستم که افتخار آموزش قرآن و ترویج فرهنگ قرآنی را داشته ام و در این راستا تقدیر نامه ها و لوح های تقدیر فراوانی را اخذ نمودم حال چطور این موسسه با این هدف مقدس و موفقیت های چشمگیر توانسته مبنای تحصیل نامشروع قرار گیرد؟!  مطابق نامه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران مبنی بر اینکه از تاریخ 7/10/90 با توجه به تعداد نفراتی که مورد آموزش عمومی قرآنی قرار گرفته اند هزینه های انجام شده مبلغ دریافتی که گزارش شده دو از ذهن نیست. حال با توجه به این گزارش دریافت وجوه مزبور که در راه قرآن و اسلام و فرهنگ اسلامی صرف گردیده است بازهم می تواند نامشروع باشد؟ مسلماً یک مسلمان واقعی که خدا و پیغمبر و قرآن و ائمه اطهار را بشناسد هیچ گاه نه تنها چنین مطلبی را به ذهن راه نمی دهد  بلکه این عمل را جرم نیز نمی داند. در این خصوص توجه شما را به پاسخ سازمان تبلیغات اسلامی در تاریخ 17/10/90 به استعلام صورت گرفته از حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران جلب می کنم که صریحاً اظهارنظر می نماید که « باتوجه به تعداد نفراتی که مورد آموزش عمومی قرآنی قرار گرفته اند هزینه های انجام شده و گزارش شده دور از ذهن نیست» و در واقع سازمان و نهاد صالح در این خصوص هزینه ها و آموزشهای صورت گرفته و حسابهای ارائه شده را واقعی دانسته. با این وجود معلوم نیست دلیل صدور کیفرخواست در این خصوص چیست؟!

فلذا با عنایت به مراتب  فوق انتساب هیچ یک از عناوین مجرمانه را قبول ندارم و تقاضای صدور حکم برائت از محضر عالی مورد استدعا می باشد.

باتشکر و تجدید احترام